احضار مجدد آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی به دادسرای اوین
گلرخ ابراهیمی ایرایی و آتنا دائمی روز گذشته، یکشنبه یازدهم آذر ۱۳۹۷، برگه اعزامی دریافت کردهاند که مطابق آن به شعبهی پنجم دادسرای اوین احضار شدهاند، اما در این برگهها نام احضارکننده و دلیل احضار ذکر نشده است. این دو زندانی سیاسی حدودا سه هفته پیش نیز به همین ترتیب احضار شده بودند. هر دو بار، بدون هیچ نوع ابلاغیهای، شب قبل از اعزام به آنها اطلاع داده شده که صبح فردا باید به دادسرا بروند. این دو زندانی هیچ اطلاعی از دلیل این احضارها ندارند.
آتنا دائمی درخصوص این احضارهای غیرقانونی و دلایل عدم حضور در دادسرا، در نامهای سرگشاده نوشته که نسخهای از آن در اختیار بنیاد عبدالرحمن برومند قرار گرفته است. متن این نامه به شرح زیر است:
«طی ۳هفته اخیر بنده و گلرخ ابراهیمی ایرایی ۲بار به دادسرای اوین شعبه ۵ احضار شدهایم. طبق قوانین داخلی ج اا بر اساس ماده های ۱۶۹-۱۷۰-۱۷۱ الی ۱۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری بازپرس میبایست حداقل ۵ روز قبل از احضار، احضاریهای برای متهم ارسال کند که در آن ضمن ذکر دلیل احضار، تاریخ و روز احضار را به او ابلاغ کند و این ابلاغ میبایست طبق قانون در ۲نسخه باشد که نسخهای از آن در اختیار متهم قرار گیرد. اما در هیچ یک از دو احضار این مراحل طی نشده و تنها شب قبل از اعزام به ما اطلاع داده شده که روز بعد میبایست به دادسرا برویم. بدون آنکه دلیل احضار را بدانیم. طی ۲سال گذشته این پنجمین بار است که بنده به دلایل مختلف و اغلب به دلیل شکایتها و دسیسه چینی های علی چهارمحالی رئیس زندان اوین به دادسراها به همین طریق احضار شده ام که در هیچ یک از آنها نیز شرکت نکرده ام و تا کنون از تمامی اتهامات نیز تبرئه شده ام.اما گویا رئیس زندان اوین تا زمانی که عقدهگشاییهایش ختم به صدور حکم حبسِ مجدد نشود ،تمام همت خود را به کار بسته و تمام کارهای مهم زندانیان را رها کرده و وقت خود را صرف این توطئهها کرده است و البته در این امر همسر وی (سلامی) و ۲ تن از پرسنل بند زنان عبدالحمیدی رئیس بند و شیرین اسماعیلی( معاون بند) نیز او را یاری میکنند .سال گذشته پس از چندین بار تماس با داخل بند به ما گفته شد که باید جهت ملاقات با بازجوی پروندههایمان به اجرای احکام زندان اوین برویم. به دلیل غیرقانونی بودن چنین ملاقاتهایی و اساساً هرگونه دخالت ضابط قضایی پس از صدور حکم بدوی و تجدید نظر، از رفتن به اجرای احکام ممانعت کردیم که در نهایت داخل بند زنان زنداناوین بازداشت شدیم و نه تنها به اجرای احکام منتقل نشدیم بلکه مستقیماً به بازداشتگاه ۲الف سپاه ثاراله و سپس همراه با ضرب وشتم برای مدت ۳ماه ونیم به قرچک تبعید شدیم که تنها ۱ماه پس از بازگشت ما به اوین حکم تبرئه ما از پروندهای که بابت آن به قرچک منتقل شدیم به ما ابلاغ شد! حال بر چه اساس میبایست به یک برگه اعزام که حتی دلیل احضار و نام احضار کننده در آن ذکر نشده اطمینان کنیم؟! در واقع همین مطالب گواه این امر است که چه کسانی مرتکب عمل خلاف قانون میشوند اما به بهانههای واهی برای دیگران پروندهسازی میکنند و اکنون اعتراض ما به این احضار غیرقانونی منجر به احضاری دیگر و اتهام بیاساس دیگری خواهد شد.
چنانچه پیشتر نیز ۹۷/۶/۱۸ یک روز پس از اجرای اعدام یه تن از عزیزانمان (زانیار، لقمان و رامین) به هنگام ملاقات با خانوادههایمان به من و گلرخ ابراهیمی اجازه ملاقات داده نشد، مگر در صورتی که مجدد بازرسی بدنی شویم. اعتراض ما و ممانعت از بازرسی موجب همین پروندهسازی و محرومیت ما از ملاقات با خانوادهمان شد و نامههای اعتراض اعضای بند زنان به این امر که توسط ۷ نفر به صورت دستهجمعی و سپس جداگانه نوشته شد ، توسط چهارمحالی مصادره و هرگز به دادیار ناظر ارسال نشد و اعتراض بنده به ممنوعیت از ملاقات منجر به قطع شدن تلفن کلیه زندانیان و سپس محدود کردن زمان آن تاکنون شدهاست و یا دو هفته قبل که خانوادهام مقداری لوازم کار دستی تهیه و تحویل زندان دادند، این لوازم به شدت آسیب دیده و غیر قابل استفاده تحویل بنده داده شد و پس از اعتراض بنده ، نه تنها مسئولیت آن را نپذیرفتند بلکه در عملی غیرعاقلانه رئیس زندان دستور تعطیلی کارگاهها و ممنوعیت ساخت صنایع دستی را صادر کرد! به جز تمام آنچه گفته شد میخواهند از طریق آزار همبندیان، به بهانه اعتراضات به حق ما، فشار مضاعفی را بر ما تحمیل کنند!
خارج از این همه حقارتها و لجبازیهای کودکانه رئیس زندان، برای دور کردن ما از اصول و اهدافمان از آنجایی که معتقدم قوه قضاییه به هیچ وجه مستقل نبوده و قضات صرفاً حکمهای از پیش تعیین شده را امضا و روخوانی میکنند و به دلیل عدم صلاحیت دادسراها و دادگاهها در اجرای عدالت و عدم رعایت قوانین خود نوشتهشان، در این جلسات بازپرسی و دادگاههای فرمایشی شرکت نخواهم کرد.
سال ۹۳ در دادگاهی شرکت کردم که قاضی پروندهام (مقیسه) ضمن بهکار بردن الفاظ رکیک، به بنده و وکیلم حتی اجازه دفاع نداد. سال ۹۵ در دادگاه تجدید نظر پروندهام شرکت کردم و شاهد نامه سپاه ثاراله و درخواست اشد مجازات از دادگاه برای بنده بودم. سال ۹۶ در پروندهای که برای خودم و خواهرانم تشکیل شده بود، بازپرس و قاضی نظر بر مقصر بودن سپاه ثاراله دادند و ما را تبرئه کردند، اما به سرعت دادگاهی دیگر برای همان پرونده تشکیل و این بار حکم حبس صادر شد و شکایت بنده از سپاه ثاراله در دادسرای فرهنگ و رسانه مهر منع تعقیب و تبرئه خورد! در نهایت پس از ۵۴ روز اعتصاب غذای بنده،برای جمع کردن افتضاح به بار آمده از سوی سپاه و قوه قضاییه وابسته به سپاه، صرفاً به دلیل “اسامی نیک”و “تربیت خانوادگی” خواهرانم تبرئه شدند!
حال نیز چهارمحالی که خود از بازجویان سپاه ثاراله بوده و هست به عنوان رئیس زندان خواستههای آنان را اجابت میکند و تا کنون از هیچ ظلمی در حق بنده و خانوادهام و زندانیان دیگر دریغ نکرده است! از آنجایی که اثبات شده هیچ یک از نامههای زندانیان به مخاطبین آنها ارسال نشده تصمیم گرفتم ضمن این نامه سرگشاده دلایل عدم شرکت در دادسرا و عدم به رسمیت نشناختن قوه قضاییه غیر مستقل را اعلام کنم.
آتنا دائمی
فعال حقوق بشر، آذر ۹۷
اوین»