گزارشی از وضعیت زندانیان ندامتگاه مرکزی کرج
گزارش ارسالی از میترا پورشجری، دختر زندانی سیاسی محمد رضا پورشجری:
شروع تابستان با افزایش شپش، ساس و بیماریهای واگیردار سل و گال و مخفی کردن آن؟!
با شروع گرمای تابستان و نبود وسایل سرمایشی مناسب و لوازم بهداشتی مورد نیاز در سالن های زندان ندامتگاه مرکزی کرج بستر مناسبی برای افزایش بی رویه شپش، ساس و بروز گرما زدگی، اسهال و بیماری گال و سل فراهم شده است.
گفته میشود در حال حاضر سه نفر درسالن ٧ مبتلا به سل وخیم ریوی هستند که باتوجه به علایم ظاهری و تشخیص چندتن از پزشکانی که خود زندانی هستند این نوع سل، ریوی واگیردار است. بهداری زندان حاضر به تایید این موضوع نیست و به تشخیص پزشک زندان سل از نوع استخوانی که واگیردار نیست.
در پی مرگ دو زندانی بیمار بنام های آرش هنرمند(سالن ٧) و نادر معدن نژاد(سالن٢) در تاریخ ٢٣ خرداد و ترس زندانیان برای شیوع بیماری سل، هفتم تیرماه زندانی بنام حسین جعفری فرزند غلامرضا متولد ١٣۵٢ که در وضعیت ظاهری او علائم سل، چون سرفه های شدید و طولانی همراه با خون، کاهش وزن زیاد و تب دائمی و عرق کردن مشاهده میشد، به اعتراض هم اتاقیهایش به بیمارستان منتقل گردید و تاکنون خبری از سلامتی آن دریافت نشده است.
۵ نفر از هم اتاقیهای آقای جعفری که احتمال می دادند آنها نیز آلوده باشند، خواهان معاینه از وضعیت سلامت خود شدند که تاکنون جواب آزمایشات آنها اعلام نشده است .آنها همچنین بدلیل کوتاهی در درمان و معاینه به موقع و جدا کردن زندانیان بیمار از سایرین به بهداری اعتراض کردند.
با شروع تابستان و گرمای شدید آن، روزانه زندانیان زیادی گرما زده شده و به اسهال دچار میشوند، آنها مجبورند در روزهای تعطیل اتاقها را خالی کنند و وسایل خود را بیرون برده و در معرض آفتاب قرار دهند چراکه ساس و شپش بیداد میکند، آنها مقطع تختها را با صابون میکشند تا شاید تخمهای ساس را از بین ببرند و تمامی وسایلی از جنس کارتون و چوب را که محل تخم گزاری ساس است را بیرون می اندازند ولی در تمام سوراخها و محفظه های کوچک اتاقها و وسایل ساس دیده میشود.
هم اکنون مشکل اصلی ساس است که اضافه شده بر شپش که به فروانی یافت میشود، هر روزصبح زندانیان همه لباسها را درآورده و به اصطلاح خودشان “بازرسی میزنند”، طوریکه لباسها را وارونه کرده و یکی یکی سعی در کشتن حشرات ساس و شپش دارند ولی حریف آن نمیشوند و نیاز مبرمی به سم پاشی کلی اتاقها وجود دارد که متاسفانه از یکسال پیش سم پاشی انجام نشده است و در پی پیگیری های مداوم زندانیان هنوزماموران مربوطه تاریخی برای سم پاشی اعلام نکرده اند.
گزیدگی ها و تاول ها و خارش شدید پوست که بواسطه وجود ساس و گال که بیماری واگیردار است، که منشا بیشتر آنها عدم بهداشت شخصی و نبود وسایل شوینده کافی و آلودگی در سرویس های بهداشتی و حمام بوده،عرصه را بر زندانیان تنگ تر از پیش کرده است. ماموران زندان از هفته پیش اعلام کردند که برای شستن هر پتو باید زندانی ٣ هزار تومان پرداخت کند و این مبلغ برای بیشتر زندانیان واقع در زندان ندامتگاه زیاد است و قادر به پرداخت آن نیستند و به طبع آن آلودگی و کثیفی محل خواب بیشتر خواهد شد.
نه پزشکان زندان و نه حتی خود زندانیان مبتلا، تمایلی برای تشخیص بیماری خود مبنی بر واگیردار بودنش ندارند،پزشکان و رابطین بهداری برای جلوگیری از درگیری زندانیان و صرف هزینه برای درمان و نگه داری بیماران در اتاق جداگانه، سعی در معمولی جلوه دادن بیماری های واگیردار و خطرناک دارند. چراکه اتاقی بنام ایزوله که مخصوص نگهداری زندانیان با بیماریهایی چون ایدز، هپاتیت، سل و.. میباشد کاملا مخفی است و هیچ زندانی از موقعیت و تعداد افراد درون آن اطلاعی ندارد و از نظر پزشکان بهداری و ماموران زندان کاملا سری بوده است، همچنین خود زندانیان از ترس ترد شدن و از دست دادن اتاق،بیماری خود را مخفی میکنند،حتی زخمهای ناشی از گزیدگی گال و ساس را میپوشانند تا مبادا هم اتاقی هایشان متوجه آن شده و از اتاق بیرونشان بیاندازند و روزها در هواخوری و شبها مجبور شوند در سرویس های بهداشتی بخوابند، گفته میشود از زمان تشخیص زندانی مبتلا به بیماری واگیردار و آشکار شدنش تا اعزامش به بیمارستان ٢-٣ ماه زمان میبرد که وی مجبور است این مدت را در خارج اتاق و در وضعیت اسفباری بگذراند براساس همین بهداری حاضر به قبول و تایید بیماری واگیردار نیست و زندانیان هم نمیخواهند سرنوشت فریدون دارابی که در سال گذشته به بیماری سل دچار بود و شبها در روی سینک های دستشویی میخوابید و در نهایت در کمال انزوا شبی در همانجا فوت کرد، گریبان آنها را نیز بگیرد.