وبلاگ بنیاد برومند

بنیاد عبدالرحمن برومند

ت مثل تانک

ت مثل تانک مطلبی است ارسالی برای وبلاگ بنیاد برومند.

شما هم می‌توانید مطالب مربوط به «نهادینه شدن خشونت در جامعه» یا به‌طور عام هر موضوع دیگری که به حقوق بشر و حوزه کاری بنیاد مربوط باشد را برای ما ارسال کنید. با تشکر از کاوه، نویسنده مهمان این مطلب وبلاگ:

۳۲ سال پیش ، در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱، گروگانهای آمریکایی آزاد شدند. در ایران اما٬ سالگرد دیگری است که اهمیت دارد: ۱۳ آبان، سالگرد تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان انقلابی. سوزاندن پرچم آمریکا و اسرائیل و شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل از رکنهای اصلی مراسم این روز به شمار می روند. اما آنچه که به دلیل وجه سیاسی این روز به آن کمتر توجه شده، تاثیر این مراسم بر کودکان است.

یرای بسیاری از دانش آموزان این مراسم مثل زنگ تفریح است و برای مدتی کوتاه آنها را از کلاس درس رها می سازد. نیم ساعتی که به آتش زدن پرچم اختصاص می یابد مسلما از درس ریاضی مفرح تر است. تظاهرات دولتی نیز که شامل سوار اتوبوس شدن و رفتن به محل دیگری است نیز از کلاس درس جالب تر است. برای این کودکان ضدیت با آمریکا و سوزاندن عروسک عمو سام٬ تشریفاتی و خالی از معنی است.

اما مشکل دقیقا همین جاست.

هنگامی که سوزاندن پرچم کشوری دیگر و آرزوی مرگ کردن برای آن قسمتی عادی از زندگی می شود، دچار مشکل شده ایم. هر چند تبلیغات و نفرت  پراکنی علیه آمریکا احتمالا تاثیر چندانی بر تمایلات سیاسی این کودکان در آینده نخواهد داشت، اما می تواند آنها را نسبت به نفرت بی تفاوت کند. آرزوی مرگ کردن برای یک انسان و یا یک ملت دیگر مسئله کوچکی نیست. وقتی کودکان از سنین پایین پیامهای حاوی نفرت را دریافت می کنند، آرزوی مرگ کردن برای دیگران امری عادی خواهد شد. و این چیزی است که نباید از کنار آن به سادگی گذشت.

متاسفانه در مواد آموزشی کودکان ایرانی موارد خشونت آمیز زیاد پیدا می شود. داستان حسین فهمیده و حرکت انتحاری او را همه کودکان دبستانی می دانند. مثالی دیگر خبری است که چند سال پیش در فارس نیوز منتشر شد: درمراسمی به مناسبت گرامیداشت محیط زیست یک نخ سیگار نمادین به عنوان “مفسد فی الارض” به دار آویخته شد.[۱]

به این تصویر نگاه کنید:

 تانک

این تصویر متعلق به یک کتاب الفبا برای کودکان است که  در زمان جنگ منتشر شده است. ت مثل تانک. هر چند آموزش الفبا به این نحو خنده آور است، اما می تواند عواقب بسیار وخیمی داشته باشد.

به این ویدئو نگاه کنید. نمایشی عروسکی است که ظاهرا در اوایل دهه شصت ساخته شده است. مجری برنامه ایرج طهماسب است که بعدها با مجموعه کلاه قرمزی مشهور شد. در این برنامه دو کودک می خواهند به جبهه جنگ بروند تا صدام را بکشند، چشمانش را در بیاورند، سبیلهایش را بکنند و او را ذره ذره کنند. مجری به آنها می گوید که بهترین راه برای مبارزه با صدام درس خواندن است. اما او به آنها نمی گوید که درآوردن چشم و یا ذره ذره کردن صدام مسائلی نیستند که کودکان باید به آن فکر کنند.

 

متاسفانه نتایج نفرت پراکنی و حساسیت زدایی از خشونت در جامعه ما نمایان است. مثالهای فراوانی وجود دارند. این عکس بسیار گویا است:

kids

این عکس در یکی از تظاهرات جنبش سبز گرفته شده است. این پسران نوجوان که ظاهرا بسیجی هستند در یک دست باتوم دارند و در دست دیگر بستنی. کتک زدن مردم برای آنها امری عادی شده است، به نحوی که در زمان استراحت بستنی می خورند. بسیاری٬ این نوجوانان را مانع رسیدن به آزادی در ایران می دانند. اما ما نباید فراموش کنیم که این افراد خود قربانی فرهنگ سیاسی خشونت آمیز حاکم هستند .

وقتی مطلبی در مورد مسائل سیاسی ایران می خوانید، به تعداد دفعاتی که کلمه “حذف” را می بینید توجه کنید.  بنا بر موضوع بحث، رقبای سیاسی، قاچاقچیان مواد مخدر، عناصر نامطلوب، افراد مرتد و گروههای دیگر باید “حذف” شوند. تا زمانی که گفتمان ما این گونه باشد، رسیدن به جامعه ای آزاد بسیار دشوار خواهد بود.

 


[۱] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8711051633

برچسب‌ها: , , , , , , ,

نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید