اگر اینترنت بود…
توی راه خانم برومند ازم پرسید به نظرت این اصطلاحات زندان رو همه میشناسند؟
– یعنی چی؟
– مثلا اینکه میگن «ستار بهشتی رو جوجه کرده بودند.»
-«قپونی» شکنجه معروفیه ولی «جوجه» رو نشنیده بودم.
تعریف جوجه رو بعدا بهم نشون داد ولی اون موقع گفت:
– قپانی معروفه چون با فعالان سیاسی هم اون کار رو میکنند. چند سال پیش هم اگر شنیده باشی یک متهم گمنامی رو قپانی کرده بودند بعدش مجبور شدند هر دو تا دستش رو قطع کنند. اون موقع گفته بودند که یادشون رفته بود با طرف چی کار کردند و در چه وضعیتی ولش کردند!
– اوه آره یک چیزایی یادمه. یک زندانی توی خوزستان بود. چقدر زود فراموش شد. فکر کن اگر الان اتفاق افتاده بود تا مدتها توی فیسبوک و گوگلپلاس و شبکههای اجتماعی راجع بهش حرف میزدند و همه جا پر از لینک خبرهاش بود. اون موقع که از این خبرها نبود.
– حالا این یکی که زمان شما بود و اگر شبکههای اجتماعی هم نبود باز خبرش یکجوری در اومد که یادت بیاد. فکر کن چقدر آدم و پرونده دیگه هست که خبرش در نمیاد. یا طرف زنده نمیمونه که بگه یا اگر جون سالم به در ببره بهخاطر اینکه بلای بدتری سر خودش یا بقیه اعضای خانوادهاش نیاد جرأت نمیکنه چیزی بگه یا چون مال قبل از زمان شما و شبکههای اینترنتیتون بوده فریاد دادخواهیشون رو نمیشنوید و براتون مهم نیست دیگه! چون اون موقع اینترنت نبوده دیگه انگار نه انگار که اون همه بلا سرشون اومده و براتون به تاریخ پیوستند. حتی توی همین آرشیو روزنامههامون هم اگر بگردی پر از موارد باورنکردنی دیگه هست که به طور علنی چاپ میکردند.
دیگه مدتی بود که رسیده بودیم و من باید پیاده میشدم.
پرسیدم خب چرا نگردم و توی وبلاگ منتشرشون نکنیم؟ اسمشون رو میگذاریم: «اگر الان اتفاق افتاده بود»
نه، «اگر اینترنت بود…»
میتونیم از بقیه هم بخواهیم که اتفاقات دیگه رو یادآوری کنند توی آرشیو بگردیم و منتشر کنیم یا وقایعی که بر خودشون گذشته رو برامون بفرستند.