وبلاگ بنیاد برومند

بنیاد عبدالرحمن برومند

حقوق زن حقوق بشر است

بدون شك مبارزات مسالمت‌آميز زنان ايران براي رفع تبعيض و برابري حقوقي با مردان با تكيه بر موازين بين‌المللي حقوق بشر يكي از صفحات درخشان تاريخ مبارزات جهاني زنان براي برابري حقوق با مردان است. ابتكار و نوآوري زنان ايران، شجاعت و استقامت‌شان در مقابل خشونت و سركوب دولتي، ستايش جامعه‌ي جهاني از فعالان ايراني حقوق زن را برانگيخته است. اگر مبارزه با حكومت‌هاي خودكامه براي كسب حقوق سياسي در طول تاريخ با واكنش خشن دولت‌ها مواجهه بوده، مبارزات حق‌طلبانه‌ي زنان، كمتر با اين نوع خشونت روبرو گشته و بيشتر با بي‌توجهي حكمرانان و جامعه‌ي مردان مواجه بوده است. در جمهوري اسلامي ايران اما، هر گامي كه زنان به سوي برابري حقوق برمي‌دارند، متهم به «توطئه عليه امنيت نظام» مي‌شوند، و هر زني كه براي حفظ حيثيت انساني خود مبارزه كند، از ديد حاكمان، «اخلالگر سياسي» شناخته مي‌شود و در معرض خشونت‌هاي جسمي و روحي دولتي  قرار مي گيرد.

امروزه زنان ايران، ناخواسته در صف اول مبارزه‌اي قرار گرفته‌اند كه خواهرانشان در جهان، به ويژه در سه دهه‌ي اخير، در كشورهاي مختلف به پيش برده‌اند. پيكار زنان ايران با تكيه بر موازين بين‌المللي حقوق بشر، دنياي جان‌سختٍ جهل، خرافات و مردسالاري را نشانه رفته كه در طول قرون و اعصار تحت لواي دين و سنت، نيمي از بشريت را به اسارت كشيده است. زنان ايراني نخستين كساني نيستند كه با چنين مْعضلي دست و پنجه نرم مي‌كنند، زنان آمريكاي لاتين، خاور دور و افريقا نيز با سنت‌هاي ديرپاي ضدزن و رهبران واپس‌گراي مذهبي مبارزه كرده و مي‌كنند. آشنايي با مبارزات آنان، نه تنها از نظر تجربه‌آموزي، بلكه به لحاظ روحي نيز به خاطر تقويت حس همبستگي و تنها نبودن در شرايط سخت مبارزاتي، ارزشمند است.

بنياد عبدلرحمن برومند براي بزرگداشت روز زن و اداي احترام به مبارزات درخشان زنان ايران، ترجمه‌ي سه مقاله در باره‌ي تاريخ حركت زنان را براي احقاق حقوق بشري‌شان در سطح بين‌المللي، به زنان ايران تقديم مي‌كند. نويسندگان اين مقاله‌ها، شارلوت بانچ، اليزابت فريدمن و اليساوت ستاماتوپولو، هركدام به ترتيب به تحولات حقوق بشر از منظر فمينيستي، گنجاندن حقوق زنان در حقوق بشر، شكل‌گيري جنبش حقوق بشري فمينيست‌ها، و سرگذشت حقوق زنان در سازمان ملل متحد، پرداخته‌اند. در اين مجموعه به وضوح مي‌توان ديد چگونه مرداني كه تدوين كنندگان اسناد حقوق بشر بوده‌اند، به دليل عادات و فرهنگ‌شان حساسيت لازم را به مسائل زنان نشان نداده‌اند و زنان با حضور خود در نهادهاي بين‌المللي و مبارزات پيگيرشان و فشار بر اين نهادها، جامعه جهاني حقوقدانان را واداشتند تا حقوق زن را در زمره‌ي حقوق بشر به شمار آورند. حتي ايجاد بخش ويژه‌ي حقوق زنان در سازمان‌هاي غيردولتي حقوق بشر نيز، نيازمند فشار و اصرار جنبش زنان بوده است.

حمايت‌هاي بين‌المللي و قدر و منزلت امروزي زنان ايران در جهان را مي‌توان بيشتر مديون مبارزات پنجاه سال اخير خواهرانشان در سطح جهاني به شمار آورد. مقالات مذكور در سال 1995 در كتاب «حقوق زنان، حقوق بشر است»، به ويراستاري جولي پيترز و آندره‌آ ولپر توسط انتشارات روتلج در آمريكا منتشر شد. اين كتاب قبل از تشكيل كنفرانس جهاني زنان در پكن منتشر شده و امروزه در دانشكده‌هاي مطالعات زنان در آمريكا تدريس مي‌شود. اليزابت فريدمن، استاد علوم سياسي در دانشگاه بارنارد است، اليساوت ستاماتوپولو در دبيرخانه‌ي سازمان ملل مربوط به مسائل قومي اشتغال دارد و شارلوت بانچ مؤسس و رئيس مركز ليدرشيپ جهاني زنان[1] در دانشگاه روتجرزاست.

براي مشخص كردن بستر تاريخي مسائلي كه در اين سه مقاله بررسي شده، يك گاه‌شمار كوتاه تدوين و به متن افزوده شده است.

انتشار الكترونيكي اين سه مقاله با كسب كپي‌رايت از انتشارات روتلج صورت گرفته و نخستين گام در اجراي يك طرح كلي ترجمه متون مربوط به حقوق بشر و دموكراسي مي باشد.

 

نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید