حامد آیینهوند: ضابطان قضایی رمز موبایل و لپتاپم را خواستند، امتناع کردم با شوکر الکتریکی مرا تسلیم کردند
حامد آیینهوند، روزنامهنگار و فعال سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای سرگشاده به رییس قوه قضاییه، با شرح نحوهی دستگیری و بازجوییاش، نسبت به دستگیریهای گستردهی مردم عادی بعد از اعتراضات دی ماه ۹۶، نسبت به این وضعیت هشدار داده و نوشته است: دامنهی بازداشتهای سیاسی پس از تظاهرات فراگیر دی ماه ۹۶ در کشور صرفا محدود به چهرههای شناخته شدهی رسانهای، فرهنگی و فعالان دانشجویی و کارگری نیست و بنده با تعداد قابل توجهی از چهرههای گمنام در زندان مواجه شدهام که صرفا به خاطر فعالیت در فضای مجازی، ادارهی کانالهای تلگرامی یا حضور در تجمعات کوچک بازداشت شدهاند.
متن این نامه، که نسخهای از آن در اختیار بنیاد عبدالرحمن برومند قرار گرفته، بدین شرح است:
«ریاست محترم قوه قضاییه حجت الاسلام سید ابراهیم رییسی
با سلام
احتراما به استحضار می رساند اینجانب حامد آیینهوند روزنامه نگار در شامگاه مورخه ۷/۴/۹۷ به هنگام خروج از کتابخانه ملی دستگیر شده و پس از تحمل ۴۴ روز بازداشت انفرادی در بند ۱ الف اطلاعات سپاه به بند عمومی زندان اوین منتقل شدم. در تاریخ ۵/۹/۹۷ به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی به ۶ سال حبس محکوم شدم و بیش از ۱۰ ماه است که در پی عدم تبدیل قرار بازداشت و فقدان حکم قطعی محکومیت روزگار جوانی را در زندان سپری میکنم. آنچه بر بنده گذشته مرا واداشت تا نکاتی را به سمع و نظر جنابعالی که به تازگی به ریاست قوه قضاییه مفتخر شدهاید برسانم:
۱- ضابطین قضایی به هنگام انتقالم به بازداشتگاه درخواست رمز تلفن همراه و لپتاپم را داشته و چون با امتناع بنده به استناد به حریم خصوصی مواجه شدند با استفاده از شوکر الکتریکی مرا تسلیم کردند و هرچند در آستانه ورود به بند عمومی اوین طلب حلالیت کردند و بنده هم حلال حلال کردنشان را با شعف اعلام کردم و شکایتی ندارم اما استدعا دارم با تدبیر جنابعالی جلوی اینگونه اقدامات که به نظر میرسد خودسرانه نیست گرفته شود تا مقاومت افراد با روحیات متفاوت در برابر خواستههای غیر قانونی نیروهای امنیتی به قیمت جانشان تمام نشود.
۲- در ایام بازداشت انفرادی بنده از سلول مناسبی که مجهز به امکانات بهداشتی و تغذیه مناسب بوده بهرهمند بودم و بازجویان نیز در جریان بازجوییها البته متوسل به خشونت فیزیکی نشدند، اما نگهداری فعالان رسانهای که مساله پنهانی ندارند به شکل طولانیمدت در زندان انفرادی مصداق آشکار شکنجه روحی-روانی به منظور خرد کردن شخصیت انسانی آنهاست. رویهای در تباین با کرامت انسانی که قطعا به آن رضایت ندارید.
۳- با توسعه شبکههای اجتماعی موبایل محور و بلاموضوع شدن پیکار با دیشهای ماهواره و فیلترینگ در فضای مجازی به یمن فیلترشکنها و بلاک چین در آینده نزدیک و به دنبال استمرار نگاه امنیتی به رسانههای مستقل، توقیف مطبوعات و ارعاب فعالان رسانهای، متاسفانه مرجعیت خبری از داخل به خارج از کشور انتقال یافته است و تبیین پیامدهای این رویداد غمانگیز که خارج از مجال این نامه است به مرور زمان بیشتر آشکار خواهد شد.
۴- احساس تکلیف در ایران محدود به کسانی نیست که با سوء استفاده از چفیه رزمندگان دوران دفاع مقدس مانند مدیر عامل فراری بانک ملی ثروت ملی را به یغما بردند یا چون برخی دولتمردان ناکارآمد از صندلی این وزارتخانه برنخاسته بر صندلی وزارت دیگری جلوس میکنند یا چون افرادی دیگر با دستاویز قراردادن تحریمها، ملت ما را دور زدند و میزنند و سرمایه زندگی مردم و توسعه کشور را به تاراج میبرند یا با پولهای رانت آورده بی هیچ سابقه فکری و سیاسی به لیستهای انتخاباتی راه مییابند تا با تدبیر نظارت استصوابی امید خلق کنند اما امیدها را دود کردند و به هوا فرستادند. مردم دریافتهاند که آژیرهای خطر دورغینی که این دوستان جان در هنگامهی انتخابات و در پوشش پیشگیری از فاجعه به صدا در میآورند تنها ترفندی دورهمی برای نشستن دور سفرهی انقلاب و نه گرهگشایی از کار فروبستهی دموکراسی و حاکمیت قانون است. سوای سودای این عزیزان مالامال از حس تکلیف، من، دوستان و همکارانم نیز دلواپسیم و تا توان دست بردن به قلم داریم برای اصلاح کژیها و کاستیها، افشای فریبها، دفاع از حقوق مردم و جریان آزاد اطلاعرسانی از پای نخواهیم نشست.
۵- متاسفانه دامنهی بازداشت های سیاسی پس از تظاهرات فراگیر دی ماه ۹۶ در کشور صرفا محدود به چهرههای شناخته شدهی رسانهای، فرهنگی و فعالان دانشجویی و کارگری نیست و بنده با تعداد قابل توجهی از چهرههای گمنام در زندان مواجه شدهام که صرفا به خاطر فعالیت در فضای مجازی، ادارهی کانالهای تلگرامی یا حضور در تجمعات کوچک بازداشت شدهاند و اغلب شناحت صحیحی از جریانانهای سیاسی داخل و خارج از کشور ندارند و بیشتر با غرایز حس تبعیض و مطالبات فرهنگی و اقتصادی انگیزههای اعتراضی پیدا کردهاند. بیتردید اینگونه بازداشتهای خارج از منطق اصیل امنیتی، نتایج ضد امنیتی برای حیات نظام سیاسی دارد و بنده بر حسب تلکیف و علاقه به سرنوشت کشور نسبت به ادامهی این وضعیت هشدار میدهم.
۶- اینجانب به عنوان فرزند دو معلم وارسته و خدمتگزار به مردم در سطوح مختلف آموزش و پرورش در راستای تربیت فرزندان این ملت بزرگ از جان نازنینشان مایه گذاشته و به فراخور نیاز در داخل و خارج از کشور انجام وظیفه کردهاند، تلاش کردهام آیینهای باشم که خواستهها و مطالبات مردم را منعکس میکند و از این رهگذر به ارتقای کیفیت تعلیمات سیاسی کمک مینماید و طبعا در این مسیر ادعای عصمت ندارم اما همان گونه که برای اقامهی نماز جماعت نیاز به حضور جمعی در مسجد یا مکانهای مشابه هست و برای حاجی شدن باید پای در طواف کعبه نهاد و انجام این امور از طریق فضای مجازی شدنی نیست، اجتماع و تبانی از طریق فضای مجازی نیز مضحک و غیرقابل قبول است و بنده در هیچ گونه تجمع اعم از قانونی یا غیر آن حضور نداشتهام و جز کار فکری و رسانهای انجام ندادهام.
اما متاسفانه دستگاه قضایی این دست فعالیتهای روزنامهنگاران که ذاتی کار آنهاست را ذیل عناوینی از این دست طبقهبندی میکند و بر این اساس نیز دادگاهها احکامی که یادآور قرون وسطی است صادر میکنند.
محاکمهی روزنامهنگاران و فعالان رسانهای در دادگاه انقلاب که قضات آن فاقد نگاه حرفهای به مقولهی رسانه و ظرایف آن هستند مقوم زوال مشروعیت نظام و خطایی راهبردی است که بنیادهای اعتماد به دستگاه قضا و رعایت عدالت را در آن سست خواهد کرد.
رجاء واثق دارم با دستور جنابعالی به اتهامات رسانهای از این پس در دادگاه فرهنگ و رسانه رسیدگی شود.
در پایان با تبریک روز معلم به پدر فرزانهام و آرزوی علو درجات برای روح بلند مادرم و ادای احترام به همهی اساتید و معلمان شریف سرزمینم به ویژه مثلث دوست داشتنی، معلمان زندانی (بهشتی، عبدی و حبیبی اعضای کانون صنفی معلمان) که مصاحبت با آنان شعلهی امید به آینده را در من زنده نگاه میدارد به آنان وامداری خود را نشان میدهم و ضمنا مراتب ابراز همدردی عمیق خود را با هموطنان مصیبتدیده و آسیب دیدهی سیل بیسابقهی اخیر اعلام مینمایم و از خداوند منان میخواهم اسباب دگرگونی سریع اوضاع و احوال به نفع ملت مظلوم ایران را فراهم نماید.
حامد آیینهوند – زندان اوین- ۱۲/۲/۹۸»