وبلاگ بنیاد برومند

بنیاد عبدالرحمن برومند

نامه چهار زندانی محکوم به اعدام: ماموران امان‌نامه را زیر پا گذاشتند، شکنجه و به اعدام محکوم شدیم

چهار زندانی سیاسی-امنیتی زندان زاهدان که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه از طریق اقدام مسلحانه و همکاری با گروه‌های مخالف نظام به اعدام محکوم شده‌اند، طی نامه‌ای سرگشاده ضمن اشاره به شکنجه‌ها و رفتارهای غیرانسانی بازجویان سپاه قدس و اداره آگاهی زاهدان از جمله “فلفل ریختن بر زخم‌ها و سوزن زدن به آلت تناسلی”، مدعی شدند بر اساس “امان‌نامه” نیروهای امنیتی خود را تسلیم کرده‌اند اما علاوه بر شکنجه نهایتاً به اعدام محکوم شدند، فرجامی که برخلاف وعده‌های دستگاه امنیتی در زمان تسلیم آنان است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد شه بخش، اسماعیل شه بخش، حیات الله نیک زهی و عبدالواسط دهانی زندانیان محکوم به اعدام زندان مرکزی زاهدان با نگارش نامه‌ای سرگشاده به رفتارهای غیرانسانی بازجویان اشاره کردند.

در این نامه از عهدشکنی مأموران نسبت به امان‌نامه، ضرب و شتم و اعمال انواع شکنجه‌ها از قبیل فلفل به زخم ریختن و سوزن زدن به آلت تناسلی برای گرفتن اعتراف از متهمان اشاره شده است.

متن رنجنامه این زندانیان را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و احترام

این‌جانبان محمد شه بخش، اسماعیل شه بخش و حیات الله نیک زهی سه متهم یک پرونده به اتهام “اقدام علیه امنیت و همکاری با گروه‌های ضد نظام” در حال حاضر در زندان مرکزی زاهدان به سر می‌بریم.

وقتی اوضاع دردآور و نابسامان مسلمانان قوم بلوچستان و سیستان و جنایات مأمورین و مسئولین ایران را در حق این استان با چشم تر مشاهده می‌کردیم و دوستانمان به خاطر چند گالن گازوئیل از سوی مأموران دارند کشته می‌شوند و در ادارات از جوانان تحصیل‌کرده‌ی ما خبری نیست و مردم با فقر مطلق دست‌وپنجه نرم می‌کردند و افراد غیربومی پست‌ها را تصاحب کرده‌اند و هزاران تبعیض دیگر و اینکه علیرغم شکایات و اقدامات زیاد مردم و معترضین هیچ توجهی به مطالبات ما نمی‌شود.

چاره‌ای جز به‌دست گرفتن سلاح علیه این غاصبان و متجاوزان که تبعیض را پیاده کرده بودند نداشتم، به همین خاطر به افراد سیاسی در پاکستان پیوستم و به همراه اسماعیل شه بخش و حیات الله نیک زهی دست به اقدام زدیم و از خاک خود دفاع کرده و صدای خود را به گوش مسئولین ایرانی که خود را به خواب زده‌اند برسانیم.

در مورد یکی از اقدام با مأمورین دولتی درگیر شدیم و پس از چند ساعت درگیری و زخمی شدن اسماعیل و حیات الله از ناحیه پشت و لگن و پا و با آمدن تمام مأمورین که شمارا امان می‌دهیم و حتی سوگند یاد کردند تسلیم شدیم.

اما متأسفانه از همان ابتدا با ضرب و شتم از ما استقبال کردند تا اینکه ما را به اطلاعات سپاه قدس تحویل دادند، اصل شکنجه‌ها در اینجا شروع شدند که ما را لخت کرده و از هر طرف شروع به فیلم‌برداری می‌کردند و تهدید کردند که این فیلم‌ها را پخش می‌کنیم و روی زخم‌های اسماعیل و حیات الله فلفل می‌ریختند و به آلت تناسلی سوزن می‌زدند و شیشه نوشابه و فلفل آورده و شکنجه‌های عجیب‌وغریب می‌کردند.

روزانه دو بار ما را به سرویس و ماهی یک بار به حمام می‌بردند و ناخن و موهای سروصورتمان را کوتاه نمی‌کردند، خلاصه هرچه می‌دانستند به ما گفتند که بگویید این کارها را ما کرده‌ایم و دیکته‌های آنها را که از آن اتهامات اطلاعی نداشتیم تکرار کردیم.

بعد از طی مراحل دادگاهی حال محکوم به اعدام شده‌ایم، یادآور شوم که اسماعیل شه بخش قبل از دستگیری توسط افراد معتمد قوم برای تأمین (امان) به وزارت اطلاعات می‌آید و با اینکه می‌گویند به او تأمین داده‌اند اما امان‌نامه او را به او نمی‌دهند، علیرغم پیگیری‌های متعدد کسی جواب نمی‌دهد و او هم از ترس اینکه این یک توطئه برای دستگیری من است ناچارا به کشور پاکستان می‌گریزد.

اسماعیل در اظهارات خود گفته است که علت رفتن من‌بعد از مذاکرات برای تأمین، ندادن امان‌نامه مکتوب به من بوده است.

و اما این‌جانب عبدالواسط دهانی، در پرونده‌ای جداگانه به اتهام همکاری با گروهک‌های ضد نظام در زندان مرکزی زاهدان به سر می‌برم و توسط اطلاعات آگاهی و نیروی انتظامی دستگیر شدم و به آگاهی استان زاهدان آورده شدم که در آگاهی استان تحت بدترین شکنجه‌ها قرار گرفتم، دست‌های من را بسته و آویزانم کردند “جوجه‌کباب” شدم و به کف پاها با کابل با آخرین ضربه می‌زدند و کف پاهایمان را با فندک اتمی داغ می‌دادند، خلاصه خانواده‌ی مان را دستگیر کرده و تهدید کردند که باید اعتراف کرده و هرچی می‌گوییم قبول کنی و من تاب این همه شکنجه‌ها را نداشتم، مجبور به اقرارهای واهی آنها شدم و حال در دادگاه محکوم به اعدام شدم، آن هم به اتهامات ساختگی.

زندانیان سیاسی محکوم به اعدام زندان زاهدان: اسماعیل شه بخش / حیات الله نیک زهی / عبدالواسط دهانی / محمد شه بخش

 

منبع: هرانا

نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید