وبلاگ بنیاد برومند

بنیاد عبدالرحمن برومند

وصیت‌نامه علیرضا گلی‌پور: ایستاده مردن یا نشسته در ذلت زیستن، تمام مسئله این است

علیرضا گلی‌پور زندانی سیاسی بند هشت زندان اوین همچنان در وضعیت وخیم جسمی در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد. متن زیر به‌عنوان وصیت‌نامه این زندانی در اختیار بنیاد برومند قرار گرفته است:

بهترینم،

آزیتای از جان عزیزترم

هرگز گمان مکن که رفیق نیمه‌راهم که اگر چنین بود بیش از دوهزار روز حبس ناعادلانه را به امید دوباره دیدنت تحمل نمی‌کردم اما عشق فرمان می‌دهد با آخرین سلاحم در برابر آزاد دیدن معشوقم به ایستم آری آخرین سلاح جانم است بگذار برایت بمیرم تا دیگر مجبور نشوی برای گرفتن حق بدیهی من به افرادی که بویی از انسانیت نبرده‌اند رو بیندازی، تهدید شوی و بهترین روزهای زندگی‌ات را در دادگاه و دادستانی و بیمارستان هدر دهی.

تو به‌عنوان وکیل و همسرم نیک و بهتر از هر شخص دیگری میدانی که حتی یک روز محبوس بودن حق من که زندگی‌ام را وقف روشنگری و مبارزه با فساد و جنایت‌کاران کردم نبود و یقین دارم به من حق می‌دهی که بیش از این تحمل شکنجه شدن و تحقیر شدن را ندارم. وقتی حتی به قوانین خودشان احترام نمی‌گذارند و با توجه به اینکه مدت‌هاست مشمول تبصره عدم تحمل کیفر شده‌ام به‌طور غیرقانونی مرا در زندان نگه داشته‌اند و مرا هیچ فریادرسی نیست بهتر میدانم که نباشم و بیش از این شرمنده عزیزانم نشوم. بارها از مسئولین خواستم مجوز کار در زندان را برایم صادر کنند تا به‌عنوان سرپرست خانواده‌ام تکلیفم را انجام دهم و امرارمعاش کنم اما نگذاشتند. مرا ببخش که هیچ مال و املاکی ندارم که در وصیت‌نامه‌ام آن را به تو هدیه کنم و با دست خالی دار فانی را وداع می‌گویم.

علیرضایی که نتواند شغلی داشته باشد و از سال‌ها مطالعات و تحصیلش در جهت خدمت به سرزمینش استفاده کند یک علیرضای مرده است پس ترجیح می‌دهم ایستاده و در اوج بمیرم زیرا تحمل نشسته زیستن در ذلت را ندارم. می‌خواهم جنازه‌ام در زندان اوین دفن شود یقین دارم که اینجا به‌زودی تبدیل به موزه خواهد شد و با افتخار بر سر مزارم خواهی نشست و به نسل‌های بعد خواهی گفت همسرم با تمام توان در برابر ظالمان ایستاد و با غرور به شهادت رسید.

باشد که مرگ من موجب بیداری جامعه شده و دیگر اجازه ندهند انسان‌ها به جرم بیان حقیقت به مرگ قطره‌چکانی در زندان محکوم شوند.

به مژگان خارهای راه رفتن
به ناخن سنگ‌های خاره سفتن
به بی‌تقصیری اندر حبس تاریک
پیام حکم قتل خود شنفتن
مرا خوش‌تر بود از یک تملق
به نزد مردمان سفله گفتن
به مژگان خارهای راه رفتن
به ناخن سنگ‌های خاره سفتن
به بی‌تقصیری اندر حبس تاریک
پیام حکم قتل خود شنفتن
مرا خوش‌تر بود از یک تملق
به نزد مردمان سفله گفتن

بدرود زندگی

علیرضا گلی‌پور

نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید