نامه زندانی سیاسی ماهر کعبی به گزارشگر ویژه حقوق بشر: آیا این عدالت است؟
ماهر کعبی، زندانی سیاسی اهل شوش، با ارسال نامهای به گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، عاصمه جهانگیر، از بازجوییهای همراه با شکنجه، اجبار به مصاحبه و اعتراف دروغین و تهدیدهای نیروهای امنیتی سخن گفته و این تهدیدها را عامل سکته قلبی مادرش اعلام کرده است.
او در آخر از خانم جهانگیر و مقامات بینالمللی خواستار رسیدگی فوری به این موضوع شده است.
متن کامل نامه ماهر کعبی را در ادامه بخوانید:
با عرض سلام و احترام خدمت خانم دکتر عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران
اینجانب زندانی سیاسی ماهر کعبی ۱۹ ساله، دانشجوی رشته عمران و از اقلیت عرب ایرانی میباشم.
سال ۱۳۹۰ بود که مرا به خاطر فعالیتهای حقوق بشری توسط وزارت اطلاعات دستگیر و بعد از طی فرآیند بازجویی همراه با شکنجه (شکستن دندانهای جلو و تهدید که ارمغان آن را در مصاحبه اجباری که مشمول اعترافات دروغین اینجانب با شبکه خبری پرس تی وی است میتوان مشاهده کرد)، بعدازآن محکوم به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان مرکزی اردبیل شدم.
طی این ۶ سال حبس همیشه مورد آزار و اذیت شدید از سوی مقامات و مسئولین زندان قرار گرفتهام.
اینجانب موقع دستگیری ۱۹ سال سن داشته و هماکنون که از مرز ۲۵ سال گذشتهام تاکنون بیرون از چهاردیواری زندان را ندیدهام.
ماندن در حبس و در تبعید و دوری از خانواده و دیار خود شیوهی دردناکی است که در این زمان نیز توسط همین رژیم برای زندانیان سیاسی اعمال میشود.
این سختیها جدای از من گریبانگیر خانوادهام نیز شده، بهغیراز من برادر بزرگترم نیز به خاطر “فعالیتهای تبلیغی علیه نظام” محکوم به ۱۵ سال تبعید در زندان مرکزی کرمان شده. احمد کعبی، ۲۷ ساله، از بیماری در ستون فقرات رنج میبرد که متأسفانه به وضعیت اسفبارش اصلاً رسیدگی نمیشود. احمد هماکنون همانند من ۶ سال میباشد که در تبعید است.
الآن موضوعی را خدمت شما شرح میدهم که چند روزی است قلبم را به درد آورده و روحم را آزرده و ناراحت کرده، مادرم ۴۸ سال سن دارد، “شریفه فرجالله کعبی” که چندمین باری است که توسط مأموران وزارت اطلاعات با تماس تلفنی مورد تهدید قرار میگیرد، در روز سهشنبه مورخ ۱۳۹۶/۷/۲۵، آخرین مورد این تهدیدات بود که تماسی از سوی مأمورین اطلاعات به منزل شخصی ما صورت گرفت و خانوادهام و خود ما دو برادر را تهدید کردند در این حین بود که مادرم مورد حمله قلبی قرار گرفت. خدا را شکر میکنم که رسیدگی بهموقع پدرم، مادرم را از مرگ حتمی نجات داد. دو روز در بیمارستان بستری شد و هماکنون اوضاعش رو به سامان میباشد.
آیا این عدالت است؟ انسانیت کجا رفته که حتی مادرم که کوچکترین فعالیتهای سیاسی ندارد، نیز مورد آزار و اذیت قرار میگیرد.
مطالبه اینجانب از شما خانم دکتر جهانگیر این است که به این موضوع رسیدگی فوری به عمل آورید و با فشار آوردن به این رژیم و در احقاق حقوقمان ما را یاری بفرمایید.
باتشکر فراوان
ماهر کعبی، زندانی سیاسی
۲۶/مهرماه /۱۳۹۶
زندان مرکزی اردبیل، بند ۷