وبلاگ بنیاد برومند

بنیاد عبدالرحمن برومند

انقلاب ۵۷، عدالت دوران گذار و آشتی ملی

IRAN. Teheran. Victory after the revolution. February 11-12th, 1979. The Major of martial law, the General RAHIMI (right), and his assistant the general NOROOZI (left) are arrested and brought in front of the press in the building of the "Khomeiny Comity".

پس از سال ۱۳۵۷ زمانی که نیروهای انقلابی موفق شدند نظام پهلوی را کنار بگذارند و برخی از آنان پایه‌های نظام جدید را پی‌ریزی کنند، کشور ایران تحولاتی را تجربه کرد که خشونت یکی از ویژگی‌های بارز آن بود. تأمل و تعمق در بازشناسی آن خشونت‌ها و پرسش درباره آنها می‌تواند به شناخت بهتر از دوران “گذار” از نظام پیشین سیاسی به نظام جدید در ایران کمک کند.

“عدالت دوران گذار” و آشتی ملی

مفهوم عدالت دوران گذار مفهومی به‌هم‌بافته از عدالت، جامعه، حقوق بشر و سیاست در حقوق و علوم سیاسی در سال‌های اخیر است که شناخت آن به فهم پیچیدگی‌های عبور از وضعیت‌های بحرانی در یک جامعه، کمک فراوانی می‌کند. جامعه‌ای که در معرض خشونت سیستماتیک دولتی قرار گرفته است، برای رسیدن به فضایی آرام و صلح‌آمیز که در آن بتوان از آشتی ملی سخن گفت نیازمند طی کردن دوران گذار است. درواقع، جامعه تحت خشونت باید بتواند به نحو درستی با گذشته هولناک خود روبرو شود و با این مواجهه پایه ساختاری صلح‌آمیز را بنا نهد. هرچند در این گذار، برقراری عدالت نسبت به خشونت‌ورزان از یک سو و قربانیان خشونت از سوی دیگر، بسیار پیچیده است و به شرایط مختلف تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه موردنظر بستگی دارد اما گام نخست این گذار برای همگان یکسان است. کشف حقیقت نخستین گام مواجهه با گذشته خشونت‌بار است. اینکه بعد از کشف حقیقت و ثبت سرگذشت قربانیان و خشونت‌ورزان، چه تصمیمی برای اجرای عدالت گرفته شود و گام‌های اعاده حیثیت و جبرانچگونه باشد، به فاکتورهای متعددی بستگی دارد که اکنون محل بحث آن نیست و تمرکز ما در این نوشتار بر گام نخست و کشف حقیقت است.

“کشف حقیقت و حقِ دانستن آن”

«قربانیان نقض شدید حقوق بشر و نقض قوانین بین‌المللی حقوق بشر، و نیز خانواده‌های آنان حق دارند به دادرسی کارآمدی دسترسی داشته باشند. این حق، دربرگیرندهٔ حق آگاهی از حقیقت آنچه که سبب‌ساز وارد آمدن درد و رنج به آنان شده، آنچه که مربوط به شناسایی عاملان نقض حقوق می‌شود، عوامل سبب‌ساز این نقض حقوق، و در صورت لزوم، آگاهی از سرنوشت اشخاص ناپدیدشده نیز هست.

کشف حقیقت و مسئولیت جنایات وخیم، جوامع را در فهمیدن موارد نقض حقوق و پشت سر گذاردنشان یاری می‌دهد؛ بدون شناسایی دقیق موارد نقض حقوق در گذشته، جلوگیری از تکرار آن بس دشوار است. دانستن حقیقت، پس از ضربه‌های زیان‌بار روحی، می‌تواند به بهبود وضعیت قربانی کمک کند. می‌تواند به بازسازی شأن و حیثیت آدمی (اغلب پس از سال‌ها رنج و عذاب) و آمادگی علیه بی‌کیفری [معافیت از مجازات] و انکار حقیقت نیز یاری دهد.

درحالی‌که انکار حقیقت و سکوت می‌تواند بدگمانی و پیدایش دو قطب مخالف هم را افزایش دهد، کشف حقیقت می‌تواند آغازگر روند آشتی باشد. نظام سیاسی که بر پایهٔ شفافیت و مسئولیت‌پذیری بنا شود، بیشتر می‌تواند بر اعتماد شهروندان خود متکی باشد.» (https://goo.gl/OuDk2p)

اما کشف حقیقت روندی آرام و بی فراز و نشیب نیست که به‌خودی‌خود اتفاق بیفتد. تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد که برای کشف آنچه بر جامعه و قربانیان خشونت گذشته نیاز به کمیته‌ای حقیقت‌یاب است که یا دولت مأمور ایجاد آن می‌شود (مانند اکثر کشورهای آمریکای لاتین، مراکش و تیمور شرقی) یا قوه قانون‌گذاری به تشکیل آن رأی می‌دهد (مانند اکثر کمیسیون‌های آفریقایی، ازجمله کمیسیون حقیقت در آفریقای جنوبی) و یا این کمیته در روندی قضایی تشکیل می‌شود (مانند کانادا). اگر حاکمیت اراده یا توانایی تشکیل کمیته حقیقت‌یاب را نداشته باشد، جامعه مدنی دست‌به‌کار می‌شود و دست به انجام تحقیقات مبتکرانه و تشکیل کمیسیون حقیقت می‌زند. (با تجربه کشورها درباره عدالت دوران گذار آشنا شوید: https://goo.gl/AdfMGB)

در فرآیند کشف حقیقت، شناسایی قربانیان و خانواده‌های آنان نقطه‌ای کلیدی است که برای آن باید به هرگونه مستند، شهادت‌نامه، بایگانی، گزارش و دیگر ابزارهای معتبر و مورداطمینان دست یازید. فعالیت نهادها و بنیادهای حقوق بشری چون بنیاد برومند در زمینه مستندسازی روایت قربانیان و ثبت شهادت‌نامه‌ها، هنگام گذار به‌کار عدالت دوران گذار خواهد آمد.

هدف “یادبود امید” در بنیاد برومند دقیقاً کمک به ثبت حقیقت و گام برداشتن علیه فراموشی است. در یادبود امید، سرگذشت هزاران قربانی خشونت در چهار دهه اخیر ثبت شده و تا جایی که امکان تحقیق فراهم بوده است، سرگذشت‌ها با ارائه جزئیات و واقعیات همراه است. (آشنایی با یادبود امید: https://goo.gl/iRfprq)

“عدالت دوران گذار” پس از انقلاب ۵۷

در دهه‌های گذشته، جهان شاهد تجربه‌های مختلفی در کشورهایی بوده است که دوران گذار را طی کرده‌اند. شرایط خاص هر کشور، باعث شده است تا مواجهه با دوران گذار متفاوت باشد. اما در کشورهایی که دوران گذار منتهی به نظامی دموکراتیک شده است، نخست روند کشف حقیقت که تابع ضوابط سخت حقوقی و قضایی است و تشکیل کمیته‌های حقیقت‌یاب رخ داده و پس‌ازآن به‌نحوی‌که خاص هر جامعه است، از قربانیان دلجویی و خشونت گذشته جبران شده و عاملان خشونت محاکمه شده‌اند.

تأمل و بازشناسی وقایع پس از انقلاب ۵۷ این پرسش‌هایی را پیش می‌کشد: آیا روندی که مسئولان نظام جمهوری اسلامی در سال‌های پس از انقلاب ۵۷ طی کردند، واجد ویژگی‌های “عدالت دوران گذار” بود؟ تاکنون هیچ‌گونه کمیته حقیقت‌یابی برای بررسی و کشف حقیقت و آنچه بر قربانیان خشونت رفته است، تشکیل شده و گام نخست عدالت دوران گذار برداشته شده است؟ آیا قربانیان خشونت تاکنون توانسته‌اند سرگذشت خود یا خانواده‌هایشان را آزادانه بیان کنند و در روندی قضایی از آنان اعاده حیثیت شده و تصمیماتی برای جبران خسارات وارد شده گرفته شود؟ از همه مهم‌تر اینکه، آیا راهی جز آنچه که نظام جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون طی کرده است وجود نداشت تا در مقاطع مختلف تاریخ این نظام، عدالت درباره خشونت‌های اتفاق افتاده رعایت شود و زمینه برای صلح و آشتی ملی فراهم گردد؟

نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید