یک زندانی سیاسی لبهایش را دوخت
یقین داشته باشید که بابک فقط به دنبال احقاق حقوق خود می باشد و نه چیز دیگر.
خدیجه یاری، همسر زندانی سیاسی بابک دادبخش
راههای بیشماری برای تنبیه یک زندانی وجود دارد. برخی به سادگی انتقال او به زندانی خطرناکتر است. بابک دادبخش یک زندانی سیاسی است که به جرم “اقدام علیه امنیت کشور” به پنج سال زندان محکوم شده و اخیرا در چهارمین سال اسارتش به زندان رجایی شهر در خارج از تهران منتقل شده است. بنابر اطلاعات مندرج در سایت دانشگاه امیرکبیر تهران، دادبخش و سایر زندانیان سیاسی برای جلب توجه مقامات به شکایاتشان به اعتصاب غذا توسل جستهاند. آنها با استناد به قوانین ناظر بر عملکرد زندانها، به “انتقال غیرقانونی از یک زندان به زندان دیگر و از یک بخش به بخش دیگر، فقدان تقسیم بندی و جدایی میان زندانیان مختلف، فقدان امنیت، و تهدیداتی که متوجه جانشان شده است،” معترض شدهاند. بنابر همین منبع، آقای دادبخش به اینکه طی سه سال گذشته بیش از ۲۱ بار از زندان اوین نقل و انتقال داده شده است و نیز محرومیت غیرقانونی از حق ملاقات و تماس تلفنی، اعتراض کرده است.
در ماه گذشته آقای دادبخش در اعتراض به شرایط نگهداریش، نامههایی خطاب به رؤسای زندانها، رئیس قوه قضاییه، و مجامع بین المللی حقوق بشر نوشته است. در این نامهها به تنبیهاتی که به خاطر آشکار ساختن فساد موجود در زندانها متحمل شده است، اشاره کرده است. (به نامه ۲۵ دیماه ۸۶ وی توجه کنید.)
گزارش “لانه فساد” که توسط فعالان حقوق بشر در ایران در پاییزسال گذشته به چاپ رسیده است، برمبنای اطلاعاتی است که زندانیانی همچون آقای دادبخش تهیه کردهاند. این گزارش از جزئیات فساد و باجگیری مسئولان زندان در قزل حصار و اوین (جایی که دادبخش بیشترین مدت اسارت خویش را پشت سر گذاشته است) پرده برمیدارد و به تشریح فساد و ساختار جنایتکارانه مدیریت زندانها میپردازد. این مدیریت مسئولیت بخشهای گوناگون این زندانها را به عهده داشته و مسئول بدرفتاری و سوءاستفاده از زندانیان توسط مقامات زندان و یا دیگر زندانیان میباشد. مواردی نظیر:
اخاذی از زندانیان برای لوازم ضروریشان، پول شویی و فروش مواد مخدر نظیر کراک و تریاک، سوءاستفاده جنسی، برده داری، فحشای خردسالان و زنان و مردان زندانی، ترویج اعتیاد و قمار درمیان زندانیان، گسترش باندهای مافیایی درمیان زندانیان و دسترسیشان به اسلحه، و فقدان دسترسی زندانیان غیر ایرانی به مترجم و وکیل مدافع.
گزارش به دو بخش خطرناک و خشن زندان رجایی شهر (بخشهای ۱ و ۵) اشاره دارد که در آنجا زندانیانی که به جنایات خشونت بار محکوم شدهاند و کسانی که منتظر حکم اعدام هستند، نگهداری میشوند. زندانیانی نظیر آقای دادبخش را برای تنبیه به خاطر مشارکت در گردآوری اطلاعات مورد استفاده در گزارش “لانه فساد” و همچنین اصرارشان به لزوم رفتار قانونی و منصفانه در زندانهایی که نگه داشته شدهاند، به این قسمتها منتقل کردهاند.
فعالان حقوق بشر در ایران گزارش میکنند که در هفتههای پس از انتشار “لانه فساد” توسط این گروه، مقامات متعددی از زندانهای نامبرده در این گزارش، دیدن کرده و با زندانیانی از جمله آقای دادبخش گفتگو کردهاند. روز دوم بهمن ماه فعالان حقوق بشر اطلاعاتی را منتشر کردند که بر مبنای آن آقای دادبخش به بخش ۵ (اتاق ۱۳) زندان رجایی شهر منتقل شده است. برای تاکید بر حساسیت وضعیت آقای دادبخش، گروه مذکور فهرستی را منتشر کرده است که شامل ۱۳ نفر کشته در “برخوردها”، ۸ مورد خودکشی، ۱۳ مورد مرگ مشکوک، و ۱۱ مورد شکستگی استخوان طی ۱۸ ماه گذشته در اتاق ۱۳ زندان رجایی شهر میباشد.
چنین انتقالی نقض ماده یک آیین نامه نحوه تفکیک و طبقه بندی زندانیان ایران میباشد که طبق آن زندانیان میبایست برمبنای جنس، سن، نوع جرم، وضعیت حقوقی و سلامتی از یکدیگر جدا شوند. این آیین نامه چهار نوع جرم تعریف کرده است که زندانیان را براساس آن دستهبندی میکنند. بنابراین، بابک دادبخش و زندانیان دیگری که محکوم به اقدام علیه امنیت کشور شدهاند (دسته ج) میبایست در بخشی سوای آنهایی که محکوم به قتل، تجاوز، آدم ربایی و سرقت مسلحانه شدهاند (دسته الف)، نگهداری شوند.
بعلاوه، حقوق زندانیان در معاهدههای بین المللی و حقوق بشری نیز که ایران متعاهد آنهاست محفوظ است. ماده ۱/۱۰ پروتکل مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که در سال ۱۹۷۵ توسط ایران امضا شده است، میگوید “تمامی افرادی که از آزادی محروم شدهاند میبایست با انسانیت و احترامی رفتار شوند که شایستهی حیثیت ذاتی انسان است.” استانداردهای بین المللی حقوق بشر برای مقامات زندان و قواعد حداقل برای رفتار با زندانیان نیز حفاظت از زندانیان و دستورالعمل برای رفتار با آنها را فراهم میکنند. قواعد حداقل تقاضا دارد که “دستههای مختلف زندانیان میبایست در نهادهای مختلف و یا بخشهای مختلف متناسب با جنسیت، سن، سابقه کیفری، دلیل قانونی برای بازداشت و ملزومات رفتار با ایشان، نگهداری شوند.” همچنین از حقوق زندانیان برای شکایت درباره نحوه نگهداریشان به مقامات قضایی و بازرسان زندان، حفاظت میکند.
مقامات ایرانی با کوتاهی در جدا کردن زندانیان، عدم تضمین حق آنان برای آزادی بیان، بیتوجهی به شکایات آنها، و ناکارایی در فراهم کردن محیطی که از لحاظ جسمی و روحی برای آنها سالم باشد، تعهدات ملی و بینالمللی خود را نقض کردهاند.
در برابر شرایط خشونتبار زندان رجایی شهر و برای اعتراض به آن، تعدادی از زندانیان (نظیر مصطفی علوی، مهرداد لهراسبی، بهروز جاوید تهرانی، و بابک دادبخش) در ژانویه ۲۰۰۸ اعتصاب غذایی را آغاز کردهاند. دادبخش در نامهای که خطاب به آیت الله شاهرودی رئیس قوه قضاییه نوشته است، اعلام کرده که از روز ۱۵ ژانویه (برابر با ۲۵ دیماه) به این اعتصاب غذا پیوسته است. بنابر آخرین گزارش فعالان حقوق بشر در ایران به تاریخ ۳۰ ژانویه (برابر با ۱۰ بهمن)، او اینک در حالت کُما بسر میبرد. آقای دادبخش با دوختن لبانش، هم به وضعیت خویش اعتراض کرده و هم شرایط زندان را به طور نمادین بیان کرده است. این اعتراض هم اکنون زندگی او را تهدید میکند.
خدیجه یاری همسر آقای دادبخش برای حفظ جان شوهرش در نامهای به تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۶ خطاب به آیت الله شاهرودی چنین نوشته است:
” دیگر چیزی در بیش از ۳ سال در خانه باقی نمانده که بفروشم و خرج خرید عدالت نمایم ، تنها چیزی که باقی مانده دو عدد فرش کهنه است و تلفنی که قطع شده است ، ۳ سال است که تک و تنها در حالی که کمتر از ۲۱ سال سن دارم به همراه یک کودک ۳ ساله به دنبال عدالت و برخورداری از قانون در حالی که ما بین دو شهر تهران و اردبیل اسیر بودهام ، تمام مراجع عالی رتبه قضایی را گشتهام ولی شرایط برخورداری از عدالت را به خاطر بیکس بودن نداشتهام. تنها چیزی که در این مدت فهمیدهام این است که قانون و عدالت برای کسانی است که کسی داشته باشند، در نهایت تنها خواسته من و فرزند سه ساله ام بنیامین این است که نگذارید همسرم بابک را در زندان رجایی شهر همانگونه که بر سر زبانها شایع است، به خاطر ساکت کردن صدایش که متقاضای اعمال قانون است بکشند. یقین داشته باشید که بابک فقط به دنبال احقاق حقوق خود میباشد و نه چیز دیگر.” (به نقل از متن اصلی)
درخواست آقای دادبخش نخستین درخواست نیست. طی سالیان، بسیاری از زندانیان ایران به شرایط زندان و تخلفات مقامات زندان نسبت به نقض منزلت انسانی و امنیتشان اعتراض کردهاند. برخی در تلاش برای جلب نظر مسئولان نسبت به تقاضایشان، به ناچار دست به اعتصاب غذا زدهاند. بعضیها در اثر اعتصاب غذا جان خود را از دست دادهاند.
با توجه به اینکه بابک دادبخش در وضعیتی است که جانش در خطر است، بنیاد برومند از سازمانها و فعالان مستقل محلی و بین المللی حقوق بشر میخواهد که درخواست بابک دادبخش را منتشر کرده و برای تسریع در انجام تحقیقات مستقل و بیطرفانه در مورد او و سایر موارد مشابه، یاری کنند.
بنیاد برومند از مقامات قضایی ایران میخواهد:
۱) تضمین کنند که مراقبتهای لازم پزشکی از بابک دادبخش و سایر اعتصاب غذا کنندگان به عمل آید و نگذارند که در بند جان خود را از دست دهند.
۲) برای کلیه زندانیان محیط امنی را از لحاظ جسمی و روانی تضمین کنند. حق شکایت آنان و انجام تحقیقات بیطرفانه را محترم بشمارند، و مانع از اقدامات تلافی جویانه مقامات زندان نسبت به شاکیان شوند.
۳) تحقیقات جدی به عمل آورند و کارکنان و مقاماتی را که به تلافی جویی علیه زندانیانی میپردازند که در صدد جلب توجه مقامات زندان نسبت به شرایط نگهداریشان هستند، مجازات کنند.
۴) به قوانین کشوری و تعهدات بین المللی خود مبنی بر لزوم جداسازی زندانیان به منظور حفظ حیثیت و امنیت آنان عمل کنند.
۵) اجازه دهند تا در موارد زندانیانی نظیر اکبر محمدی و ولیالله فیض مهدوی که در شرایطی مشکوک یا به هنگام اعتصاب غذا جان خود را از دست دادهاند، تحقیقاتی مستقل صورت گیرد.
برای دیدن نسخه فارسی تقاضای بابک دادبخش روی این لینک و برای ترجمه انگلیسی اینجا را کلیک کنید.