وبلاگ بنیاد برومند

بنیاد عبدالرحمن برومند

۳۸ سال از کشتار قارنا در ایران گذشت

کشتار قارنا در روز ۱۱ شهریور ۱۳۵۸ (دوم سپتامبر ۱۹۷۹) از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت. قارنا، روستایی کوچک بین پیرانشهر و نقده در استان آذربایجان غربی است که در آن زمان ۸۰ خانوار سکنه داشت. قتل‌عام قارنا در خلال درگیری‌های میان دولت و نیروهای کرد مخالف حکومت در استان کردستان اتفاق افتاد که اوج آن از ۲۶ مرداد تا ۲۶ آبان در آن منطقه صورت گرفت. درباره این قتل‌عام که یکی از حملات نیروهای مسلح وفادار آیت‌الله خمینی به غیرنظامیان است، مستندات بسیاری نسبت به حوادث مشابه وجود دارد. مهاجمان نیروهای نهاد تازه‌تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند که در پادگان ژاندارمری جلدیان مستقر شده بودند. پادگان جلدیان در ۲۰ کیلومتری قارنا پیش از آن برای آموزش نیروهای نظامی استفاده می‌شد. این قتل‌عام دو هفته پس از ناآرامی‌های شهر پاوه اتفاق افتاد. حادثه‌ای که باعث شد آیت‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و فرمانده کل قوا، دستور یک عملیات سریع و ریشه‌ای علیه «همه عناصر ضدانقلاب» را صادر کند:

«مرزها را باز گذاشتند همه را آزاد کردند. قلم‌ها را آزاد کردند، گفتار را آزاد کردند، احزاب را آزاد کردند، به خیال این که این‌ها یک مردمی هستند که اگر لااقل مسلمان نیستند آدم هستند برای مملکتی که ملت برای خود آنها زحمت می‌کشد … تمام نوشته‌هایشان را از بین می‌بریم برای این که وقتی که ملت فهمید که این‌ها خرابکارند، دیگر با این اشخاص نمی‌شود با ملایمت رفتار کرد. حزب دموکرات کردستان یک جمعیت خرابکار است … این‌ها را ما نمی‌توانیم بگذاریم که هر کاری که دلشان می‌خواهد بکنند. حالا هم اعتراض کرده‌اند که خود شماها دارید این کارها را می‌کنید… خودشان ایجاد غائله می‌کنند بعد گردن مردم می‌گذارند … یک چنین مردمی هستند … با این‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار می‌کنیم …» (سخنرانی در مجلس خبرگان در ۲۶ مرداد ۱۳۵۸، منتشر شده در رادیو و تلویزیون ایران و روزنامه‌های رسمی ۲۸ مرداد ۱۳۵۸). در روزهای بعد از این سخنان (۲۸ مرداد تا ۷ شهریور ۱۳۵۸)، دست‌کم ۵۸ شهروند کرد اعدام شدند. قتل‌عام قارنا به فاصله کوتاهی پس از سخنان آیت‌الله خمینی خطاب به نیروهای مسلح که در بالا نقل شده، اتفاق افتاد. منابع موجود تایید می‌کنند که هیچ درگیری‌ای در قارنا اتفاق نیفتاده بود. درگیری در دوآب، منطقه‌ای در بین جلدیان و نقده، اتفاق افتاده بود و نیروهای نظامی حکومت برای انتقام آن درگیری به روستای قارنا حمله کردند. بر اساس برخی گزارش‌ها، در جریان این درگیری تعدادی از اعضای سپاه پاسداران و نیروهای اپوزیسیون متعلق به حزب دموکرات کردستان ایران کشته شدند. بنا بر شهادت‌های رسمی، نیروهای مسلح کرد به یک مینی‌بوس حامل اعضای سپاه پاسداران به نقده حمله کرده و ۱۵ تن آنها را کشتند که به کشته شدن ۱۵ تن از پاسداران منجر شد.

تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد، فرمانده وقت ارتش نقده، درباره چگونگی واقعه روستای قارنا گفت: «پادگان جلدیان متعلق به ژاندارمری است که قبلاً یک پادگان آموزشی بود. بعد از انقلاب در شهریور ماه سال گذشته این پادگان تقریباً خالی از عناصر رسمی ژاندارمری بود و در حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر از جوانان نقده به‌عنوان جوانمرد استخدام شده بودند. روز یازده شهریور ماه ۵۸، ۱۸ نفر از این عده سوار مینی‌بوسی شدند تا به دیدن خانواده‌های خود در نقده بروند. پنج تا شش کیلومتر دورتر در نزدیکی پاسگاه ژاندارمری دوآب گروهی از افراد مسلح حزب دموکرات آنها را زیر آتش گلوله گرفتند. پانزده نفر درجا کشته شدند. یکی از سرنشینان مینی‌بوس که مجروح شده بود، خود را به پادگان جلدیان رساند و به رفقای خود گفت که همه را کشتند و عناصر موجود در پادگان که از قتل پانزده نفر از هم‌قطاران خود به خشم آمده بودند اسلحه برداشتند و به قصد انتقام‌جویی از پادگان بیرون رفتند. فرمانده پادگان، سرگرد حیرت‌رزم، خواست آنان را از این کار بازدارد، قبول نکردند. ناچار تلگرامی به ناحیه ژاندارمری ارسال داشت که این‌ها خودسرانه به قصد انتقام‌جویی به روستای قارنا که در آن نزدیکی واقع است، رفته‌اند. اصل تلگرام موجود است. در این تلگرام درخواست کمک شده است، اما چرا تاکنون این ماجرا مخفی مانده معلوم نیست. افراد خشم‌آلود پادگان تا آنجا که من اطلاع دارم به قارنا رفتند و ۴۱ نفر و یا به ادعای حزب دموکرات ۴۶ نفر را کشتند …» (روزنامه جمهوری اسلامی، مصاحبه مطبوعاتی تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری کل کشور، ۱۹ فروردین ۱۳۵۹)

بنا به گفته یکی از افسران ژاندارمری، که منطقه را بعد از قتل‌عام دیده بود، مردم و حیوانات سلاخی شده بودند: «در نزدیکی‌های ده قارنا همه‌چیز همچون فیلم‌های ثابت به حالت انجماد درآمده بود، زیرا راننده تراکتور را می‌دیدیم که پشت فرمان است اما کوچک‌ترین حرکتی از خود نشان نمی‌دهد. چند ده رأس گوسفند کنار جاده بود که همه به ترتیب خوابیده بودند. سگ جلوی منزل بدون حرکت بر زمین پهن شده بود و …» (روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲ بهمن ۱۳۵۹) فردای قتل‌عام قارنا آیت‌الله خمینی یک تلگراف فوری با امضای ۱۸ رهبر مذهبی استان کردستان دریافت کرد که طی آن نسبت به فراخوان او برای بسیج عمومی علیه کردها و اهل تسنن انتقاد کرده بودند. سه روز بعد از قتل‌عام قارنا، آقای خمینی طی نامه‌ای اعلام کرد که به شکایت آنها رسیدگی خواهد شد و مسببان تحت پی‌گرد قضایی قرار خواهند گرفت. همچنین دو روز بعد از واقعه قارنا، استاندار آذربایجان غربی به همراه یک گروه نظامی به آن منطقه سفر کرد. آقای حقگو ضمن بررسی موضوع، وقوع این کشتار را تأیید کرد و قول داد که به‌زودی عدالت درباره مسببان این حادثه اجرا بشود؛ اما متأسفانه نه‌تنها تا به امروز هیچ نشانه‌ای از اقدام مقامات جمهوری اسلامی برای شناسایی و مجازات مسببان قتل‌عام قارنا دیده نشده است، بلکه سازمان حقوق بشر کردستان و سازمان خبرنگاران بدون مرز در چهارم و هشتم سپتامبر ۲۰۰۵ (۱۳ و ۱۷ شهریور ۱۳۸۴) تأیید کردند که مادح احمدی، روزنامه‌نگاری که درباره قتل‌عام قارنا پژوهش می‌کرد، از سوی مقامات جمهوری اسلامی در کردستان ایران با اتهامات نامشخص دستگیر شد.

بنیاد عبدالرحمن برومند یادبود قربانیان قتل‌عام قارنا را در وب‌سایت کمپین امید منتشر کرده است، چرا که آنها غیرنظامیان غیرمسلح بودند که صرفا به دلیل کرد بودن در زمانی که رهبر جمهوری اسلامی با خصومت درباره کردها صحبت می‌کرد، قربانی شدند.

در سی و هشتمین سالگرد فاجعه قارنا بنیاد برومند از افراد مطلع و بازماندگان این قربانیان می‌خواهد این نهاد را در تلاش برای مستندسازی حمله به غیرنظامیان، روشن شدن حقیقت و درست کردن صفحات یادبود امید برای جلوگیری از فراموش شدن آنها، یاری کند.

نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید